۱۶۰۰ کیلومتر پیادهروی زوج مراغهای به عشق شیراز
خبرگزاری فارس- تبریز، معصومه درخشان– دختر بچه ۱۰، ۱۱ سالهای که به خاطر شغل نظامی پدر هرسال یک بار با خودروی شخصی به مسافرت میرفتند چنان تصویر زیبایی از جادههای پرپیچ و خم در ذهنش نقش بسته است که در میانسالی نیز هوس میکند به مسافرت برود اما این بار نه با خودروی شخصی، اتوبوس، […]
خبرگزاری فارس- تبریز، معصومه درخشان– دختر بچه ۱۰، ۱۱ سالهای که به خاطر شغل نظامی پدر هرسال یک بار با خودروی شخصی به مسافرت میرفتند چنان تصویر زیبایی از جادههای پرپیچ و خم در ذهنش نقش بسته است که در میانسالی نیز هوس میکند به مسافرت برود اما این بار نه با خودروی شخصی، اتوبوس، قطار یا هواپیما، بلکه دل به جاده داده و پیادهگر میکند.
با دختر بچه دیروز و بانوی میانسال امروز، تماس میگیرم خود را ” رویا محمدی” معرفی میکند ولی به خاطر اینکه او پذیرای مهمانان نوروزی است قرار گفتوگوی تلفنی برای ساعت ۸ شب هماهنگ میشود.
ساعت ۸ شب تماس میگیرم و بانویی با صدای پرنشاط و پرانرژی جواب میدهد، سلام و احوال پرسی و تبریک عید نوروز که تمام میشود همان ابتدا میگویم خانم محمدی در سن ۵۵ سالگی شما را چه به پیاده روی آن هم از مراغه تا شیراز و مسافت ۱۶۰۰ کیلومتر.
آرزوی کودکی من
با صدای خندهای که از پشت تلفن میشنوم ابتدا فلش بک میزند به دوران کودکی، آن ایامی که شغل پدر نظامی بود و آنها در یک سال ۱۲ تا ۱۵ روز مرخصی داشتند تا به سفر بروند” متولد تهران هستم ولی اصالتا پدر و مادرم اهل آذربایجانشرقی و آذربایجان غربی هستند. منزل مادر بزرگم در شهرستان مرند بود. چون پدرم نظامی بود سالی فقط یک بار به مسافرت میرفتیم، سفر به منزل مادربزرگ در مرند و سپس رفتن به ارومیه و میاندوآب برای من و چهار خواهر و برادر دیگرم لذت خاصی داشت.
وقتی از ماشین به جاده نگاه میکردم میگفتم کاش میشد این جادهها را پیاده برویم و برگردیم. ولی آن روزها این آرزویی محال بود، چه کسی اجازه میداد مسیر به این طولانی را پیاده بروم و بیایم، البته آن زمان این کار مقدور هم نبود ولی الان خوشحالم که در سن ۵۵ سالگی به آرزویم رسیدم و در اثر ورزش کردن و داشتن توانایی جسمی میتوانم از مراغه تا شهرهای مختلف پیاده رفت و آمد کنم.
دلبری جاده
خانم محمدی شیفته پیادهروی است آن هم از مراغه به شهرهای مختلف، دلیل این همه علاقهاش به پیاده روی جادهای را زیبایی جادهها اعلام میکند.
تصویر کودکی او از جادههای مختلف کشور جادهای است که دو طرفش را صخرهها و کوههای با عظمت جذاب کردهاند یا جادهای که درختان سر به فلک کشیده و متراکم در دو سوی جاده دلبری کرده و آنها را تا مقصد همراهی میکنند.
خانم محمدی همراه همسرش آقای رحیم محمدرضایی در سومین طرح پیادهروی خود از مراغه تا شیراز را در ۵۰ روز طی میکنند.
این زوج میانسال دختر خاله، پسرخاله بوده و دارای دو فرزند دختر هستند.
اولین سفر پیاده روی مراغه- کرمانشاه
وقتی از خانم محمدی میپرسم اولین سفر پیاده چگونه آغاز شد با شور و حال خاصی میگوید” یک روز تابستانی سال ۱۳۹۶ بود و من در آشپزخانه کار میکردم همسرم به خانه آمد و گفت میخواهم پای پیاده به شیراز بروم، به محض اینکه حرف همسرم تمام شد یک لحظه آرزوی کودکیام به یادم آمد و همان لحظه گفتم من هم میآیم.
ابتدا همسرم گفت مسیر دور است و خسته میشوی، ولی من عاشق پیاده روی بودم آن هم مسیرهای طولانی و جادهای که بتوان از جاده نیز لذت برد. به همین خاطر اصرار کردم و همسرم قبول کرد تا اولین سفر پیادهروی خود را آغاز کنیم.
البته همسرم میدانست که من فرد با ارادهای هستم و زیر حرفم نمیزنم و کاری که بر عهده بگیرم به خوبی انجام میدهم.
بعد از موافقت همسرم، با چند نفر از دوستان مشورت کردیم و تصمیم نهایی سفر به کرمانشاه قطعی شد.
سفر مراغه به کرمانشاه به طول ۶هزار و ۵۰۰ کیلومتر
وقتی سفر به کرمانشاه قطعی شد دخترم برای آزمون کنکور آماده می شد صبر کردیم تا آزمون کنکور برگزار شد و سپس راهی شدیم. دو دخترم در خانه ماندند و ما به لطف خدا اولین سفر را با موفقیت انجام دادیم.
عضو داوطلب هلال احمر
این زوج مراغهای عضو جمعیت هلال احمر بوده و با نام و نشان هلال احمر این سفر را برگزار میکنند
خانم محمدی ۲۹ سال پیش و زمانی که دختر بزرگش یک ساله بود عضو هلال احمر شده و دورههای امداد و نجات را سپری کرده است.
از آن جایی که فعالیتهای دوران مدرسه در شکلگیری شخصیت دانشآموزان خیلی موثر است خانم محمدی با یاد آوری فعالیتهای دوران مدرسه ادامه میدهد: وقتی در مقطع راهنمایی درس میخواندم یکی از برنامههای ثابت مدرسه کوهپیمایی و پیادهروی بود، از اینکه با دوستانم به کوه میرفتم خوشحال بودم، وقتی یاد آن روزها میافتم حالم خوب میشود.
سفر با پای پیاده خاطرات تلخ و شیرینی نیز دارد و خانم محمدی بعد از کمی تامل با یادآوری آن خاطرات میگوید: سال ۱۳۹۶ که ما برای اولین بار تصمیم گرفتیم طرح پیاده روی مراغه تا کرمانشاه را برگزار کنیم در کمال تعجب تربیت بدنی گفت پیاده روی ورزش محسوب نمیشود و هیچ حمایتی از ما نکردند ولی هلال احمر مراغه خیلی استقبال کرد و ما با حمایت آنها شروع کردیم.
سال ۹۶ آن سالی بود که در روستای چنار سیل آمده بود، ما به میاندوآب رسیدیم ولی هلال احمر میاندوآب ما را قبول نکرد ولی مردم خیلی استقبال کرده و ما را تشویق میکردند.
به شهرستان دیوان دره رسیدیم در این شهرستان آقای مجیدی که قهرمان دوی ایران هستند با تعدادی از کوهنوردان با پارچه نوشتهای که در دست داشتند به استقبال و دیدار ما آمده بودند که خیلی حس خوبی داشت.
در ادامه در شهرستان نقده آقای دکتر نظری و دکتر مدنی با اطلاعات کاملی که نسبت به مسیر و جاده داشتند ما را راهنمایی کردند.
دریاچه جان دورت بگردم
در دور دوم سفر، زوج مراغهای تصمیم گرفته بودند که سفر مراغه – نخجوان را آغاز کنند ولی به علت شیوع کرونا و محدودیت رفت و آمد این برنامه به تعویق افتاد و به جای آن در سال ۱۴۰۱ و با کاهش یافتن کرونا برنامه سفر به دور دریاچه ارومیه را اجرا کردند.
سبک زندگی این بانو بر اساس ورزش منظم و روزانه است و از اینکه میبیند تعدادی از خانمها ورزش نمیکنند برایش باور پذیر نیست. او شادی و نشاط دوران میانسالی خود را مدیون ورزش کردنهای مداوم و روزمرهاش میداند و میگوید: در حال حاضر ورزش بدنسازی، پیلاتس و صخرهنوردی کار میکنم.
تکهای از بهشت
لابه لای صحبتهایمان از قشنگترین جادهای که دیده است میپرسم و او انگار که منتظر چنین سئوالی باشد با خوشحالی خاصی از زیبایی جادهها حرف میزند با زیبایی فوق العادهای تصویرسازی کرده و در خیالش بهترین جادهای که دیده است را انتخاب کرده و در نهایت از گردنه ” قوشچی به سلماس” به عنوان بهشت یاد کرده و در حالی که نفس عمیق میکشد میگوید “جاده قوشچی به سلماس خیلی زیبا و عالی بود، واقعا تکهای از بهشت بود، شب باران باریده بود و اکسیژن خالص همه جا را پرکرده بود، ما هر روز ۳۵ تا ۴۵ کیلومتر راه میرفتیم در حالی که آن روز ۵۷ کیلومتر پیاده روی کرده بودیم. در ادامه به پلیس راه رسیدیم، مردم آنجا چند بطری آب به ما دادند واقعا مردم ما خیلی نازنین هستند.
به عشق شیراز
حالا نوبتی هم که باشد نوبت به آقای رحیم محمدرضایی همسر خانم محمدی می رسد تا گفتوگوی تلفنی را با او ادامه دهیم.
آقای محمدرضایی با آن لهجه دوست داشتنی مراغهای مرا دخترم صدا میکند و معلوم است از آن پدرهای بسیار دوست داشتنی است که همیشه ناز دو دخترش را می کشد و در همان ابتدا حرف هایش را با شاگرد ممتازی دخترانش شروع کرده و میگوید” دختر اولم رعنا خانم با رتبه ۳۸ از دانشگاه شیراز در رشته مهندسی الکترونیک قبول شده و دختر دومم ریحانه خانم نیز از همان ابتدا شاگرد ممتاز مدرسه بوده و در هر سه مقطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان جهش کرده و در ۱۶ سالگی در کنکور شرکت کرده بود و دانشجوی برگزیده دانشگاه پیام نور شیراز در رشته هوافضا انتخاب شده بود.
اردیبهشت، بهشت شیراز است
از او می پرسم چرا سفر به شیراز را انتخاب کردهاید و آن هم با پای پیاده؟ و او بیدرنگ جواب میدهد” اردیبهشت بهشت شیراز است، اردیبهشت، ماه شیراز گردی است، ۱۵ اردیبهشت روز شیراز و ۱۶ اردیبهشت روز مراغه است و ما با این حرکت نمادین میخواهیم این دو روز را به همگان یادآوری کنیم.
محمدرضایی نیز از سال ۱۳۵۲ عضو جمعیت شیرو خورشید ( هلال احمر) بوده و زمینه فعالیتهای داوطلبانه، اجتماعی و ورزشی خود را تحت تاثیر زحمتهای دکتر محمدصادق افتخارزاده معلم دوران راهنمایی خود دانسته و میگوید” آقای افتخارزاده معلم مقطع راهنمایی مشوق من و بقیه دوستانم بود، هر هفته پنجشنبه ما را به دفتر جمعیت شیرو خورشید می برد تا به عیادت بیمارانی برویم که ملاقات کنندهای ندارند.
بازدید از کارخانجات، کوهنوردی، غارنوردی، دوچرخه سواری و …از جمله برنامههای هفتگی مدرسه بود که هر پنجشنبه و جمعه برگزار میشد و ما برگزاری برنامههای داوطلبانه و اجتماعی را در آن زمان یاد گرفتیم.
در هنرستان فنی، کشاورزی مراغه درسم را ادامه دادم، آقای افتخارزاده دوباره در هنرستان معلم ما بود و مرا به ورزش دو میدانی تشویق کرد.
من در سال ۱۳۵۹ با پنج ماه تمرین کردن به مسابقات قهرمانی کشور به مشهد اعزام شده و در اولین تجربه مسابقات دو میدانی رتبه دهم را کسب کردم.
در همان سال در مسابقات دوی امدادی دهه فجرسالگرد ورود حضرت امام به ایران از گلزار شهدای بهشت زهرا تهران تا حرم حضرت معصومه(س) در قم شرکت کردم و تیم آذربایجانشرقی رتبه دوم را کسب کردیم.
با تمرینات مکرر و مداوم موفق شدم در مسابقات زنجان رتبه اول را کسب کنم و اکنون دارنده ۶ مدال قهرمانی کشور و رکورددار دوهای سه هزار، پنج هزار و ۱۰هزار هستم و از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ در مسابقات مختلف ۲۲ مدال به دست آوردهام.
در هنرستان که به ورزش دو علاقهمند شدم آقای کیکاووس حضرتی مربی ورزش ارتش پادگان مراغه بود. وقتی سربازان پادگان را برای تمرین به استادیوم میآورد من نیز همراه آنها تمرین میکردم. الان آقای حضرتی قهرمان دوی نیمه استقامت ایران و قهرمان ارتش های جهان است.
لغو برنامه برون مرزی
این زوج مراغهای یک برنامه برون مرزی نیز داشتند که لغو شده بود و او در مورد لغو این برنامه گفت: برنامه ما در سال ۱۳۹۷ سفر به نخجوان بود ولی چون حمایتی صورت نگرفت برنامه سفر لغو شد.
انتخاب سفر مراغه به نخجوان به دلیل شباهتهای فرهنگی و تاریخی بود، دو برج مدور مربوط به خاندان مغول در مراغه وجود دارد و دو برج مدور دو قلو مربوط به خاندان مغول در نخجوان است. از آنجایی که آثار باستانی کشورها نشان از تمدن و همسایگی دیرین کشورها نسبت به همدیگر است به همین علت آنجا را انتخاب کرده بودیم ولی متاسفانه انجام نشد.
قای محمدرضایی در پایان گفتوگوی تلفنی از علاقهاش به آثار باستانی و جاذبههای تاریخی میگوید که این علاقه باعث شده است در شهرهای مختلف به بازدید آثار تاریخی و باستانی بروند.
این زوج همراه و همدل با شعار” همه جای ایران سرای من است ” و با اصول هفتگانه هلال احمر و صلیب سرخ جهانی شامل ” بشردوستی، بیغرضی، بیطرفی، استقلال، خدمت داوطلبانه ، یگانگی و جهان شمولی سفر پیاده خود را آغاز کردهاند و طبق برنامهریزی آنها این سفر حدود ۵۰ روز طول میکشد.
آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی، کردستان ، همدان، مرکزی، لرستان، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد و استان فارس ۱۰ استانی هستند که مسیر پیاده روی مراغه تا شیراز را تشکیل میدهند.
و عبور از جادهها و تماشای زیباییهای شهرستانهای مراغه، بناب، ملکان، میاندوآب، بوکان، سقز، دیوان دره، دهگلان، قروه، همدان، کهنوش، تویسرکان، چازند، نورآباد، ازنا، الیگودرز، چادگان، شهرکرد، فارسان، اردل، سرخون، میمند، تاپاره، یاسوج، تل خسرو، اردکان، صادقیه، دوکوهک و شیراز خاطرات خوبی برایشان ثبت میکند.
انتهای پیام/ ۶۰۰۲۰
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید